OurLove

از دورترین فاصله ها به هم رسیده ایم...

امشب بیست و دو دیقه تقریبا باهم حرف زدیم...

با اینکه اولش هردومون حالمون خیلی ردیف نبود ولی کلی خندیدیم و همدیگه رو خندوندیم!

کلی خوش گذشت...

به قول خودت حرفامون "تو شورتی" بود و خاطراتت از کلاسات و سوتی های استادا

.

ولی باعث شدم یادت بره بری شامتو بخوری!

ببخش که خیلی خیلی بدموقع زنگ زدم(البته دو دیقه ی اولش بامن بود، بیست دیقه ی بقیه ش با تو)

 

خدایا عمادم یه چیزی پیدا کنه برای خوردن که سیرش کنه...

آخه همون موقشم گشنه ش بود چه برسه به الان و تا آخر شب



نظرات شما عزیزان:

farahnaaaaaaaaaaaaz
ساعت18:32---24 ارديبهشت 1392
پس شما که انگاری باهم خوبین!
دیگه چتونه؟؟؟


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در دو شنبه 23 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 21:24 توسط baran| |


آخرين مطالب
» خرداد
» قرار
» پاییزتون مبارک:*
» به تو که میرسم...
» با تو
» من اینو میخام....
» واقعی :P:D
» سکوت
» تظاهر
» دوست داشتنت
» sms
» آهنگ قدیمی

Design By : RoozGozar.com